میدانید چرا دوباره به یاد این سوال آشنا افتادم؟ به خاطر جناب بیل گیتس. بله، همان صاحب شرکت پرقدرت و بانفوذ مایکروسافت که ثروتمندترین مرد جهان لقب گرفته و دو روز پیش به سلامتی مدرک دکترایش را گرفت؛ آن هم البته افتخاری، نه آن که خود زحمتی برای آن کشیده باشد.
خیلی جالب است، در دنیایی که این همه در آن از تحصیل و کسب علوم آکادمیک صحبت میشود، یکی پرمایهترین فرد عالم میشود که عطای آموزش آکادمیک و سواد دانشگاهی را در نیمه راه به لقایش بخشیده و پی کسب و کار میرود.
حالا هم حق دارد به ریش همه آن استادان و اهالی درس و مشقی بخندد که همواره خیل جوانان را به سوی کسب دانش و گرفتن مدرک گسیل داشتهاند.
این جناب حالا در کمال آرامش و بدون دود چراغ خوردن دکترایش گرفته که جامعه دانش محور را حسابی زیر سوال برده است و اصلا برای همین است که عدهای از جمله کوککنندگان ساز مخالف، این همه به شعارهای این جهان برای ایجاد جامعهای بهتر بدبین هستند.
پییر بوردیو، جامعهشناس معروف و فقید فرانسوی زمانی گفته بود که دانشگاهها اکنون در مبادلهای براساس سیستم “سرمایهها”، نقشی اساسی در مشروعیت بخشی متقابل به حوزههای دیگر دارند ضمن آنکه امروز بیش از هر زمان دیگری با جوامع “پولمحور” مواجه هستیم.
برای حقانیت این گفته لازم نیست وارد معادلات پیچیده شد، چون مصداقهایی هر روزه به چشم میآید که ما را وا میدارد در طول زندگی خود کاری به کار علم و جامعهدانش محور نداشته باشیم و همچون عالیجناب بیلگیتس فقط و فقط جیبها را بینباری
برگرفته از : itmen.ir